جايـِـزه ے بـِهتـَرين بازيگَـر ...
نظرات شما عزیزان:
مے رسَــد به بالِــشِ " مـَن " !
که هـَر شـَبــ ..
نَقـشِ " تـو " را عالے بازے مے کُــنَد...
لایــــــ...ک
از یــآב ببـــریـمـ
یـــاב آنهـــایـے رآ ڪـہ ...
بـآ نبـــوבنشآטּ
بـوבنمـآن رآ ،
بــہ گـرفـتنـב ...
آن شب باران می بارید…
باران که می بارد به تو مشتاق تر می شوم…
و از همین شوق بی چتر آمدم… ولی آمدم…
و تو نمی دانی که جه بارانی بود، چون نیامدی…
و باران می بارید…
آن شب تب کردم و تو هیچ نکردی…و باران می بارید…
و بالاخره دیشب مردم و حتی تو تب هم نکردی…
تا همین مقدار شما محبت خودت رو نشون دادی قربونت برم
اگه من خسته و تنهام باز میگم دوستت دارم
اگه من اسیر غمهام باز میگم دوستت دارم
اگه آشنای دردم ندارم یه همزبونی
گل باغ آرزوهام باز میگم دوستت دارم
هعیییییییییییییی...
بابا زیست اینا که از ریاضیه ما راحتتره بخدا...فقط باید توپ خوند....خوب بخون...تنبلی نکنیا...آفرین دخمل خوب!
گآهے شآیـב لآزمـ بـآشـב ،
باشه باشه تسلیم
خانوم دکتر متنات منو کشتهپاسخ:احسان قالبتو عوض میکنی یا من عوضش کنم؟؟؟دیگه اعصابمو خورد کرده
سلام عزیزم
mery
ساعت12:39---5 اسفند 1391
نوشته شده در دو شنبه 5 / 12 / 1391 |
ساعت
1 توسط ☁.¸¸.•☂مریم☁